• امروز : یکشنبه - ۲۶ اسفند - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 16 March - 2025
33

کدام برادران ؛ کدام لیلا !؟

  • کد خبر : 805
  • 07 فروردین 1402 - 18:46
کدام برادران ؛ کدام لیلا !؟
برادران لیلا ، در مضمون و اهداف ، یک تصویر برابر با اصل از فیلم کَفَرناحوم Capharnaum ، به کارگردانی نادین لَبَکی لبنانی است
بخاطر اهمیت مفهوم و نمادهای فراوان و عمیق نهفته در این فیلم که به نوبه خودجزو اولین ها درتاریخ سینمای ایران است ، این یادداشت بیشتر یک کالبد شکافی جامعه شناختی و اجتماعی است تا نقد فیلم ، که ناگزیر از تشریح میباشد .

فیلم با نمایی از پدر خانواده شروع میشود ، تصویری به شدت ناامیدانه و مایوس کننده .
تقویمی که روی دیوار دفرمه شده ، قرص هایی که درون پلاستیک به دیوار آویزان شده است ، پدری که نگاهش به بیرون است با سر و وضعی فوق‌العاده ژولیده و به هم ریخته ، در حال دود کردن سیگار .
از سکانس اول میفهمی این فیلم قرار است ضجه بدبختی ، حقارت و ناامیدی باشد .
نمای بعدی کارخانه ای است که نیروهای امنیتی برای تعطیل کردنش وارد صحنه می شوند .
نوید محمدزاده در نقش علیرضا با گوشی صداگیر روی گوش هایش در محیطی با رنگ های سرد ، غرق در کارش است و صدای نیروه امنیتی ای را که به او توهین میکند نمیشنود .
در نمای بعدی ، لیلا درون مطب دکتر در حال معالجه است ،
صدای دستگاه پزشکی مشابه صدای مسلسل است و همزمان تلویزیون اینترنشنال سعودی در حال پخش اعتراضات مردمی
و لیلا با پس زمینه درد در حال مشاهده .
در نمای بعدی به مسجد می رویم ، مجلس ختم است .
اسماعیل (سعید پور صمیمی) گیوه به دست وارد مسجد میشود و در حالی که ۷۰ سالگی اش را هم پشت سر گذرانده ، اما هنوز بلد نیست بگوید فاتحه مع الصلوات ، ولی در تالار عروسی هنگام رقص ، ترانه ای قشنگ تر از پریای شهرام شب پره را از حفظ ، مثل بلبل میخواند .
فضای مسجد مملو از ریاست طلبی و تفاخر ، گروکشی و حسادت است .
خانه بایرام هم پر از خرافات ، مرده پرستی ، تظاهر ، باند بازی ، ریا و در نوع خود یک کثافت خانه است .
خانه اسماعیل هم به تمامی چیزی از یک فاضلاب متعفن کم ندارد .
این تازه فقط دقایق ابتدایی فیلم است .

برادران لیلا یک فیلم ضد ملی و ضد خانواده است

خانواده لیلا در این فیلم چه شاخصه هایی دارند !؟

■اسماعیل پدر خانواده : تریاکی ، سیگاری ، ریا کار ، بدنام و بدکار، بزدل ، طماع ، ریاست طلب ،مفلوک ، خودخواه ، موزی ،دروغگو و پنهان کار ، پاچه خوار ، بیسواد و عقده ای  .

■مادر خانواده : یک بدبخت منفعل ،فرزند اولش را خارج از رابطه ازدواج باردار شده است ،ضد زن ،خرافاتی ،آب زیر کاه ، بی اراده ، پسر دوست و عاشق کشتی کج و نیز از سر باز کردن تنها دخترش است .

■لیلا : تنها دختر خانواده ، ۴۰ ساله ،بیمار ، پر از حقارت و خشم ،
در حال حاضر مجرد ،
دروغ میگوید ، پنهان کاری میکند ، ، از خواستگار قبلیش خبر دارد ولی خود را به ندانستن میزند ،حتی حاضر است زن سوم خواستگارسابقش بشود ، حرفه ای سیگار میکشد ولی میگوید سیگاری نیستم (سیگاری)

■علیرضا : ناکام در رسیدن به عشقش ،آدمی که از خوشبختی میترسد ،ترسو ،بزدل ، مجرد ، بی اراده. سیگاری

■فرهاد : علاف الدوله ، راننده اسنپ ،عشق لخت شدن و فیگور گرفتن ، عشق کشتی کج ، عشق خارج خصوصا تایلند ، مجرد ، حقیر ، بد دهن و فحاش ، لات ، عصبی ، الکلی ، چشم چران و هیز

■منوچهر : کلاهبردار و کار چاق کن ، از همسرش جدا شده ، رویا پرداز ، پر از آرزوهای واهی ،دورغگو و پنهان کار ، عاشق لاکچری بازی ،مجرد ‌،با کیف سامسونت ژست مهندس هارا میگیرداما درحقیقت شکلات و تنقلات دستفروشی میکند ، یکی از هنرهای دیگرش تیغیدن پیرزن های پولدار است ، عقده ای ، الکلی ، چشم چران و هیز

■پرویز : تنها فرزند متاهل خانواده ،دارای ۵ دختر با فاصله سنی کم ( کلی پیام دارد)، گیج ، هالو ، تیغ زن ، تَلَکه بگیر، دروغگو ،شغلش نظافتچی سرویس بهداشتی یک پاساژ است و از خانه پدرش تخم مرغ و سوسیس میدزدد . بی اراده ، یک سیب زمینی بی رگ به تمام معنا ، الکلی ،چشم چران و هیز

نقطه مشترک کل خانواده خود تحقیری ، ترس ،قربانی بودن ، بی لیاقتی ،کودن ، عقده ای ، بی برنامه ، بی قانون ، بی اخلاق ، خرافاتی ، بینظم . بدبخت ، بی فرهنگ ، فرصت طلب ، بددهن و … است

بگذارید از بایرام ، قارداش علی و سایر شخصیت ها چیزی نگویم .

لجن مال کردن چهره مردانه به بهانه احقاق حقوق زنانه

فیلم میخواهد مدافع زن باشد اما با گند زدن به نقش و هویت مردانه این هدف را پیش میبرد .
اسماعیل به شدت پسر دوست است و از آنجایی که در پنج سری قبلی به دروغ گفته بودند نوه اش پسر است اما دختر از کار درآمده است ،
در بیمارستان ، وسط راهرو ، سروصدا راه می اندازد و تا آلت تناسلی نوه ششم اش را نمی بیند ، از پسر بودنش مطمئن نمی شود ، و با دیدن آلت تناسلی مذکر ، خیالش از بابت پسر بودن این یکی راحت میشود، لبخند رضایت قلبی و عمیق تمام وجودش را فرا میگیرد و نیشش تا بناگوش باز میشود (ذوق مرگ میشود)و به پرویز تبریک میگوید .
– تمام شخصیت ها و کاراکتر ها در فیلم نه یک جا ، بلکه چند جای کارشان میلنگد .
– انسان سالم ، مثبت ، امیدوار در فیلم وجود ندارد .
– روابط همه متلاشی هستند .
– همه نقش بازی میکنند .
– سرتاپای مملکت از مدیر تا کارگر ،مردم عادی ،فقرا ،اغنیا همه دزد و بیچاره و بدبخت هستند غیر از آن دخترهایی که با رفتارهای اروتیک و کرشمه های جنسی از ماشین خارجی شاسی بلند پیاده میشوند و برادران لیلا ،مات و مبهوت رویشان قفل میکنند ، تازه همانجا هم ارزش و قیمت داشتن آن دختران همان ماشین است که فرهاد در ادامه حرف منوچهر که میگوید اگر مغازه را نفروخته بودیم یکی ازین ماشین هارا داشتیم ، به برادرانش میگوید و یکی از آن دختر هارا

از دور و دیوار کثافت میریزد

نمی شود عمق اِلمان ها و نمادهای منفی وحقیر و تهوآور را در این فیلم شمارش کرد :

□سکه های طلایی که با بیهوش شدن اسماعیل،همراه با سر خودش ، توی دستشویی کنار سنگ توالت سقوط میکنند .
بنظرتان آیا سنگ توالت آغشته به چیزی نیست !؟
□حین رقص توی تالار عروسی پسر بایرام ، روی پول ملی راه میروند و آن را لگد مال می کنند.


□پدری که درون سینک ظرفشویی آشپزخانه ادرار میکند .
□پرچم انگلیس که روی تیشرت فرهاد نقش بسته است .
□اختصاص گهواره کودکی لیلا برای فرزند ششم پرویز
( ۳۸ سال گهواره دست به دست شده)
□محل کار پرویز دستشویی یک پاساژ است و پلانی که در آنجا گرفته شده ، پر از صدای باد معده ،فین کردن و سیفون کشیدن است .
□در فیلم مدام یا فحش میشنوی و یا متلک
□اسم پسر دوست دختر سابق علیرضا علی (!) هست
□نوشته انگلیسی روی تیشرت منوچهر (فقط انجامش بده)
□نماینده شرکت و تحویل دهنده مغازه دماغش را عمل زیبایی کرده است
□علیرضا اتاق پرو زنانه را با حسرت نگاه میکند
□فرهاد از پشت شیشه مغازه با حسرتی عمیق و ولعی حقیرانه شمارش تراول ها را نگاه میکند
□پرویز ، علیرضا و فرهاد چنان مبهوت طبقات برج تجاری شده اند که گویی پا به سیاره ای ناشناخته گذاشته اند


□ کارگردان حتی هنگام سوار شدن به آسانسور آن برج به اصطلاح شیک هم به بیننده اجازه رهایی ازین حجم بدبختی را نمیدهد و ملودی گریه آور گل سنگم از یک خواننده زن پخش میشود


□پاسپورتی که فرهاد هنگام دادنش به منوچهر با گریه و حسرت و آه میگوید برای ما که خیری نداشت .
□منوچهر شورت استفاده شده اش را با دست و دلبازی به برادرش میبخشد چون فرهاد از رنگ قرمز شورت برادرش خوشش آمده
□تنها لحظه ای که لیلا اشک شوق میریزد و برادرانش از ته دل میخندند موقع خروج منوچهر از بازرسی فرودگاه و رفتن به سمت خارج است .

جملات کلیدی فیلم ازین قرار است :
– با کار کردن هیچی درست نمیشه
– همه سرهم کلاه میزارن
– ما یک عده گاو هستیم
– وقتی جای فکر کردن چه جوری فکر کردن یادت میدن

کلمات کلیدی فیلم ازین قرار است
– ترسو
– بدبخت
– عوضی
– بیشعور
– اُسکل
– طویله
– ری..ن
– گ..ه
– حرومزاده
– پدر..گ
– بیشرف

خانواده به مثابه یک طویله به تصویر کشیده شده است

-شخصیت علیرضا که کمی ، فقط کمی با ادب و مثبت است هم به ترس و بزدل بودن آراسته میشود تا مبادا کمی بیشتر ازحد مثبت بنظر برسد و در ادامه فیلم نیز میگوید ما گاو هستیم (این خیلی مهم است که ما این جمله را از زبان علیرضا و نه هیچکدام دیگرمیشنویم)
-مادری که اسم بچه هایش را جابجا میگوید اما اسم بازیگران کشتی کج امریکایی را به خوبی از حفظ است و همزمان به فرهاد میگوید گاو
-جالب اینکه مراسم ختم حاج غلام جورابلو در اعلامیه ترحیم که مزین به گلدسته های حرم یکی از امامان شیعه است ،آدرس محل برگزاری مراسم ، مسجد اولیا در خیابان دامپزشکی است .
-اسماعیل به بچه هایش میگوید بی شرف ، عوضی
-فرهاد به منوچهر میگوید تو هم که دزدی
-فرهاد به پدرش میگوید ری..م تو اون رسم و رسومتون
-پرویز برای توجیه عرق خوری اش میگوید،خونه کوچیکه،بچه ها زیادن ،یک وقتایی میخورم که بتونم تو سروصدا بخابم .
-منوچهر میگوید گ..ه ترین شب عمرم شب عروسیم بود
-لیلا به علیرضا میگوید بدبخت ، ترسو
-لیلا به مادرش میگوید : غیرت ، داداش های تو بودند که شب عروسیت شیش ماهه حامله بودی (جهت اطلاع ،در ۵۰ سال پیش و در خانواده های سنتی امثال اسماعیل و زنش ، چیزی به نام دوران عقد مرسوم نبوده است و بلافاصله بعد از عقد،عروس و داماد به خانه خودشان نقل مکان میکردند و اگرهم مدت زمانی این نقل مکان طول میکشیده ،در این مدت چیزی به نام رابطه زناشویی وجود نداشته است و از نوع بیان شخصیت لیلا که نیز رسوم سنتی و حاملگی در دوران عقد برایش تابو نیست ،این یعنی این حاملگی در دوران ازدواج شرعی اتفاق نیفتاده است)
-لیلا به پدرش میگوید فامیلت بیشرف هستند
-اسماعیل به زنش میگوید پدر …گ
-لیلا به مادرش میگوید چرا تو و شوهرت نمیمیرین
-لیلا به پدرو مادرش میگوید بیشعور
-لیلا برای تنبیه پدرش به او سیلی میزند
-فرهاد به لیلا میگوید حرومزاده چه گ…ی خوردی

کارگردان با نشان دادن این همه سیاهی میخواهد مخاطب را به کجا برساند !؟

جواب این سوال خیلی سخت نیست ، چون از اول مخاطب این فیلم من و شما نبوده و نیستیم ، مخاطب جایی دور تر از اینجاس ،خیلی دورتر . مخاطبان آن دروهله اول داوران جشنواره های خارجی هستند ، درمرحله دوم مردم اروپا و غرب و در مرحله سوم شاید نوبت به ایرانیان نیز برسد .سهم تماشاگر خارجی کیف کردن و ارضاء شدن از حس برتری اش است و سهم تماشاگر داخلی یاس و نامیدی و حقارت .

اگر بخواهم فیلم را از زوایای مختلف دیگر نیز بررسی کنم ،مخاطبان آن سیاستمداران غربی ،سازمان های نظامی همچون ناتو ،بنیادهای حقوق بشری ،پارلمان ها و … هستند .

این فیلم آمده به هرقیمتی که شده از خارج از مرزها جایزه های دهن پرکن بگیردوبرای اطمینان از کسب جایزه ،سوای اینکه فیلم را متناسب با ذائقه داوران جشنواره های خارجی پیش برده است ،دررقابت با همکارانی هنرفروش از جنس خودش ،و برای اینکه این وجه تمایزش بسیار پررنگ تر باشد،از گنجاندن هیچ فضاحت و کثافتی در فیلم دریغ نشده است .

برعکس فیلم مفتضح عنکبوت مقدس که بازیگران خالی از هرگونه تکنیک بودند و حتی بازیگر نقش اول آن امیرابراهیمی ، حرفی برای گفتن نداشت و جایزه ای صرفا سیاسی برای بازی نداشته اش گرفت ، بازی پورصمیمی در برادارن لیلا از نظر تکنیکی واقعا زیبا و بینقص است ،میتوانم به جرات بگویم این بازی حتی لیاقت گرفتن جایزه اسکار را نیز دارد ،همچنین در بعضی سکانس ها فرهاد اصلانی و ترانه علیدوستی بسیار خوش درخشیدند ، بازی نوید محمدزاده در سکانس بوسیدن دست پدر بعد از مرگ ، واقعا حس و حال یک پسرِ پدر مرده است و درنهایت زیبایی و هنرمندی ،

اما همه این زیبایی ها ، همه این تکنیک ها و همه این درخشیدن ها در خدمت چیست !؟ همراهی و بازکردن دست مقامات غربی و همدلی تماشاگر اروپایی/امریکایی برای تحریم و دخالت بیشتر و القای یاس و نامیدی بیشتر و بیشتر به تماشاگر داخلی . این فیلم هاو جایزه هایشان ، سوغات تلخی را با خود با ارمغان می آورند.وقتی جایگاه ایرانی را در ذهن مخاطب جهانی تا سر حد حیوان پایین آوردند ، افکار عمومی دنیا آمادگی تجاوز نظامی به ایران را پیدا میکنند .از درون این فیلم ها تجزیه کشور درمی آید،تهاجم ، تحریم و جنگ در می آید ،خودکشی ودیگر کشی در می آید .

نماهای پایانی فیلم

-اسماعیل پدر خانواده حین سیگار کشیدن میمیرد
-همزمان با مردن پدر خانواده ، کلی دختر بچه وارد خانه میشوند(وجود پدر ، مزاحم و مانع نقش پذیری دختران بوده است که با مرگ او این مشکل رفع میشود و فضا به شادی و تحول ،تغییر حالت میدهد )
-علیرضا ، سیگار پدر مرده اش را از لای انگشتانش در می آورد و با گذاشتن میان انگشت اشاره و انگشت وسط با همان ژست پدر آنرا میکشد(او ادامه دهنده راه پدر است)
-همزمان جشن با آهنگ تولدت مبارک شروع میشود
-لیلا همزمان با شروع جشن و مرگ پدر لبخند میزند.
-علیرضا در فضای پر از برف شادی شروع به رقصیدن با حالتی عارفانه(سماع) میکند .

تابلو تر از فیلم، جایزه وقیح خودتحقیری است که به فیلم داده اند .

فیلم کاملا جشنواره ای است و اصلاً از اول مصرف خارجی داشته است .

برادران لیلا ، در مضمون و اهداف ، یک تصویر برابر با اصل از فیلم کَفَرناحوم Capharnaum ، به کارگردانی نادین لَبَکی لبنانی است ، هردوفیلم ناجوانمردانه مردمشان را تحقیر میکنند ، مشکلات را به گردن آنها می اندازند ، و نقش پر رنگ عامل خارجی را سانسور میکنند و هضم و جذب شدن در غرب را به عنوان تنها راه نجات و رستگاری نشان میدهند.هردو فیلم فقط یک حق را برای مردمشان به رسمیت میشناسد ، حق تحریم شدن  ، حق بمب باران اتمی شدن ، حق استعمار شدن …

کارگردان هایی ازین دست به خوبی میدانند اگر وجه مثبت و واقع گرایانه ای آنهم فقط و فقط از مردمشان به تصویر بکشند ، جشنواره ها خارجی اقبالی به آنها نشان نمیدهند ، فیلم باید پر از بدبختی و زار زدن باشد وگرنه داوران اروپایی تاب دیدن برتری های فرهنگی دیگران را ندارند .

روستایی ؛ با برادران لیلا ، از سیاهنمایی عبور کرده و امروز خالق و بنیان گذار ژانر زار زدن است

زار زدن چه جور ژانری است !؟

فیلمی است که
اول : به قیمت دیده شدن و جایزه گرفتن ، به سرتاپای مردم و کشورش گند میزند و همه را به کثافت میکشد .
دوم : فیلمی که سراسر درد و رنج و بدبختی مردم را به تصویر میکشد اما نمیگوید عامل اصلی این بدبختی ، تورم و گرانی لحظه ای کیست (برای نمونه؛رجوع کنیدبه سخنرانی جیمز ریکاردز در اندیشکده کارنگی درباره جنگ ارزی و همچنین کتاب خاطرات مایک پمپئو ،وزیر خارجه امریکا،فصل مربوط به قرارداد برجام،که به تازگی انتشار یافته است).
سوم : عوامل ، بازیگران و کارگردانی که سبک زندگیشان نشان میدهد که کمترین دلبستگی به ایران و فرهنگ ایرانی را دارند و با تحقیر هموطنانشان جیب هایشان را پر پول میکنند اما در نهایت همان پول را هم بجای وطن خودشان ، خرج تفریح و خرید در کشورهای خارجی میکنند ، کسانی که با حمایت های بی دریغشان ازدولتی واداده و سرتاپا مسخ شده و شیفته غرب ، یکی از مسببین داخلی و اصلی مشکلات اقتصادی کشور بوده اند ، حال با ساختن فیلمی پر از صحنه های رقت بار از نتیجه حمایت هایشان ، میروند تا از همان کشورهایی که از مسببین اصلی خارجی این فجایع هستند جایزه بگیرند .
بصورت خلاصه ؛ مقصران داخلی وضع موجود رفتند و از همکاران مقصرخارجی وضع موجود ، پاداش خوش خدمتی های خودشان را دریافت کردند .

اگر موساد اسرائیل ، سی آی ای امریکا و یا ام آی سیکس انگلیس قرار بود یک فیلم بر علیه ایران و ایرانی بسازند ، بعید میدانم بهتر از این فیلم میتوانستند چیزی تولید کنند و چهره ایران و ایرانی را اینقدر محقر به تصویربکشند .

عجیب نیست که حامد حدادی بازیکن لیگ بستکبال ان بی ای در امریکا می گوید ، آمریکایی ها فکر میکنند ما در ایران برای جابجایی و سفر از شتر استفاده می کنیم .آقای روستایی ،جوزپ بورل ، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بارها وبارها فیلم کارگردان های وطن فروش و جویای نامی مثل شما را دیده است که میگوید اروپا باغ است و بقیه دنیا جنگل .

فیلم انگل ، محصول سال ۲۰۱۹ کره جنوبی که سرتاپا خودتحقیری بود ، باز شرف داشت به برادران لیلا،چرا که در آن فیلم حداقل تضاد و تفاوت بین دو سبک زندگی از دو قشر بالادستی و پایین دستی جامعه مطرح بود .

آقای روستایی شما میتوانید مثل من و امثال من که کم هم نیستند ،منتقد سفت و سخت ِ جمهوری اسلامی باشید ،
نه ، حتی می توانید مخالف آن باشید ، اصلاً نه ، حتی بیشتر ، شما می توانید دشمن قسم خورده جمهوری اسلامی باشید ، اما نمیتوانید به خاطر این دشمنی که برای شما و امثال شما فقط تبدیل به کاسبی شده است ، تصویر ایران عزیز و مردم نازنین کشور ما را در دنیا به گند بکشید .

کارگردانی که ۹ میلیارد تومان دستمزد می گیرد تا فیلمی بسازد که نشان دهد ایرانی‌ها شورت استفاده شده یکدیگر را پایشان می کنند ، نهایتا یک کاسب کار حرفه ای رنج مردم است نه هنرمند .

در یادداشت ادبی و در نقد جامعه شناختی رسم بر این است که فقط اثر تولید شده ، نقد شود و نه خالق اثر ، اما من اینجا به عنوان یک ایرانی باید از صمیم قلبم بگویم ،
آقای روستایی ؛ واقعا برایتان متاسفم .


لینک کوتاه : https://jahanshargh.ir/?p=805
<div id="div_eRasanehTrustseal_88739"></div> <script src="https://trustseal.e-rasaneh.ir/trustseal.js"></script> <script>eRasaneh_Trustseal(88739, false);</script>  

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۱
  1. خیلی از خانواده ها الان رفتار اجتماعی درستی ندارند

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.