دوستی به تازگی ، عکس پریدن دختر دانشجویی را از روی پرچم اسرائیل نشانم داد ، و نظرم را جویا شد ،
به او گفتم :
من هم اگر بودم ؛ میپریدم
با تعجب بسیار پرسید چرا !؟
گفتم عکس را ببین ، انگار صحنه نمایشی درست کرده اند ، بعد هم کلی آدم به تماشا نشسته اند تا دیگران از راه برسند ، در کار انجام شده قرار بگیرند ، با آن وسایل بازی کنند و آنها کیفش را بکنند ،
این صحنه فضای سیرک را برای انسان تداعی میکند
و پا گذاشتن روی پرچم هم احساس همان فیل تربیت شده ی اسیر که روی توپ میچرخد .در ابتدایی ترین تحلیل هم میشود این را فهمید که این دختر فقط میخواهد نقشش را خودش انتخاب کند ، اگر اجرای نقش را پس میزند نه بخاطر این است که این نقش خوب یا بد است ، نه ، بلکه بخاطر این است که دیگران برایش انتخاب کردند ، بدون اینکه از او بپرسند و او نمیخواهد فیل تربیت شده ی سیرک باشد که هرجا دوست داشتند ، سوار توپش کنند .
دوستم که هنوز حرفهایم برایش مبهم بود خواستار توضیح بیشتر شد
برایش گفتم :
اصل آزادی انتخاب یکی از مهمترین ودیعه هایی است که خداوند به انسان ارزانی داشته ،
هم آنست که به رفتارها و کارهای انسان ، به نوع کنش و واکنشش ارزش میدهد و اگر این اصل آزادی انتخاب را از انسان بستانند هیچ کدام از کارهایش و چگونگی بودنش دیگر ارزشی نخواهد داشت ،
همانطور که پرداخت وجه نقد توسط دستگاه خودپرداز ، سبز شدن چراغ راهنمایی ، روشن شدن لامپ یخچال با باز کردن درب و … جای تشکر ندارد ،
چون برای انجام این کارها طراحی و برنامه ریزی شده اند و امکان سرپیچی از برنامه را ندارند ،
برای همین است که انسان از آن جهت که حق انتخاب دارد مکلف به پاسخگویی درباره عملکردش هست .
در مجامع قضایی تمام کشورها نیز برای انجام عمل مجرمانه ، مجازات تععین میکنند اما اگر بر دادگاه روشن شود که متهم ، مجبور به انجام عمل مجرمانه شده ، مثلاً اسلحه روی سرش گذاشتند و مجبور به سرقتش کردند ، بحث مجازات منتفی است ، چرا !؟
چون حق انتخاب وجود نداشته و پای اجبار درمیان بوده
و شخص مورد نظر ، در انجام دادن یاندادن آن فعل ، ناگزیر بوده است .
(البته که منظور از آزادی انتخاب ، بینظمی و هرج و مرج نیست و هر عقل سلیمی میداند که زیست اجتماعی هر فرد در هر جامعه ای ، همراه با قیودی میباشد که فارغ از علایق شخصی ، لازم الاجراست ، مثل : قوانین راهنمایی رانندگی ، قوانین محیط زیست ، قوانین ساخت و سازشهری و … )
در اینکه اسرائیل غاصب و جنایتکار است حداقل برای من شکی نیست ،
در اینکه یک رژیم جعلی و نژادپرست است نیز همچنین ،
و هر کس تاریخ شکل گیری اسرائیل را بدون جهتگیری خاص و منصفانه بخواند و همچنین سری به منابع و اسناد بی شمار این حوزه بزند ، قاعدتاً به این نتیجه خواهد رسید (اگر کسی منصفانه بدنبال حقیقت رفت و حتی آنرا نیافت ، باز هم این تلاش و آن نتیجه ارزش دارد)
خب اما همانگونه که گفتم این یک باور قلبی حاصل از تحقیق و مطالعه است و ازینرو نمیشود آنرا به زور به دیگران قبولاند که مثلا تو اعتقاد داشته باش که اسراییل ، یک رژیم نژادپرست و جعلی است .
اگر روز ثبت عکس ، روز راهپیمایی حمایت از قدس بود و آنجا هم مسیر راهپیمایی و افرادی که از آنجا عبور میکردند هم همان مردمی که متفق القول برای اعتراض به اشغالگری اسراییل آمده بودند ،
مسئله فرق میکرد ، اما وقتی این اتفاق در مکانی که جنبه فرهنگی آموزشی دارد و از هر سلیقه و طیف در آنجا حضور دارند ، و اختلاف سلایق و دیدگاهها بسیار است رقم میخورد ، مکانی که کارکرد حقیقی اش جلوگیری از تقلید کورکورانه و بله قربان گو بودن محض است ، این حرکت اصلا کار قابل دفاع و معقولی نیست و من هم که شخصا کشوری به نام اسرائیل را به رسمیت نمیشناسم ، اگر در این موقعیت میگذاشتندم ، اینکار را نمیکردم ،
چرا !؟
چون حق انتخاب را از من گرفته اند و در عوض نقش مرا به یک سیاهی لشگر صرف تقلیل داده اند .
وقتی حق انتخابی وجود نداشته باشد ، برگزیدن تنها گزینه موجود هم نه تنها خالی از هرگونه پیام و ارزشی است ، بلکه گویا نوعی انجام وظیفه و ابراز تعظیم و تسلیم است .
این پرچم گستری ، بیش از آنکه یک کار فرهنگی و واکنش سیاسی به جنایت های بیشمار رژیم نژاد پرست صهیونیستی باشد ، نماد حماقت و جهل پرچم گسترانش از هر طیف و جناح سیاسی است .
اینکه کسانی بیایند پرچم اسرائیل را آنقدر بزرگ بکشند یا پهن کنند که کل فضای عابر پیاده را پر کند و بعدتوقع داشته باشند نوجوانهای دهه هشتادی که غالبا هیچ آگاهی مستقل و جامعی از سیاست ندارند وصبح تا شب در فضای مجازی توسط کانال های تجزیه طلب و معاند فارسی زبان بمباران خبری میشوند و بعضا به خیلی از اتفاقات جامعه نقد داشته و از وضعیت موجود هم ناراضی هستند بیایند در این نمایش یکجانبه بازی کنند و چیزی را که پرچم گسترها به زعم خودشان فکر میکنند درست است را با لگد کردن پرچم اسراییل تایید کنند ، یک انتظار نابخردانه است .
گاهی این پریدن ها واکنشی است به عملکرد جناح پرچم گستران ، نه تایید یک رژیم جعلی .
اما وقتی بخواهید کسی را با آنهمه اختلاف سلیقه ،وادار به تایید و همراهی کنید نتیجه ای بهتر از این نخواهد داشت ، جدای ازینکه عدم عبور از روی آن برای پرچم گستران ، خودش به یک ضد تبلیغ تبدیل میشود ،
این قبیل کارها تولید ادمهای مقلد ، فله ای ، بی هویت ، مسخ شده و ریاکار میکند .
پس در حالت کنش و واکنش احساسی ، معلوم میشود نه پا گذاشتن روی پرچم عریض و طویل اسراییل غاصب ارزشمند است و نه دیگر پریدن از روی آن ضد ارزش که همه اش یکجور لجبازی و رو کم کنی بچه گانه است .
بنظر من
پریدن این دختر از روی پرچم اسراییل ((اگر)) حاصل تحقیق و مطالعه باشد ، هرچند که اشتباه ،
نه تنها جای تشویق دارد که خیلی بهتر و پسندیده تر از رد شدن آن جوان بظاهر انقلابی هست که برای پاگذاشتنش روی پرچم ، نه دوخط کتاب خوانده و نه حتی دو دقیقه فکر کرده و هیچ انگییزه ای جز انفعال و یا تایید طلبی برای انجام آن ندارد .
اگر این پرچم توسط عده ای دانشجو و به صورت خودجوش (نه به صورت یک کار سازمانی و دستوری) یک گوشه کوچکی از پیاده رو هرجایی از جمله دانشگاه کشیده شده بود ، و کلی آدم تشکیلاتی آنجا حضور نمیداشتند و دوربین در حال عکسبرداری و فیلمبرداری برای مصادره این حرکت خودجوش و قلبی به نفع فلان تشکیلات دغدغه مند اما بیسواد و فلان نهاد بزرگ اما فشل نبود ، هر فردی که تغییر مسیر میداد و از روی آن رد میشد قطعا کارش ارزشمند بود چون این عمل او ، نه به خاطر دیده شدن و خوش آمد کسی یا گروهی ، که بخاطر آگاهی و نتیجه انتخاب و باور او بوده است ،
و اگر هم کسی روی آن پا نگذاشت خب نگذاشته بود و حداقل یک ضد تبلیغ صورت نمیگرفت .
این را همیشه گفته ام که ؛
دوستان دغدغه مند اما بی سواد نظام ، خیلی خیلی زودتر از برانداز ها موجبات سرنگونی جمهوری اسلامی را فراهم میکنند .
یادمان باشد ؛
ما فقط میتوانیم زمینه انتخاب درست آدمهارا تسهیل کنیم ،
نه اینکه بجای آنها انتخاب کنیم ،
آدمها باید خودشان انتخاب کنند
و البته مسئولیت انتخابشان را هم بپذیرند ،
اگر عنصر آزادی انتخاب را از انسان بگیرند
دیگر هیچ کار انسان ارزشی ندارد .