دکترمارن اورنر ؛ استادروانشناسی دانشگاه کُلن آلمان :
○ ترس ؛ مشاور بدی است زیرا مغز ؛ وقتی میترسد قادر به تصمیم گیری خوب نیست
○ کسانی که می ترسند تصمیمات خوبی نمی گیرند
○ هرچه بیشتر بترسید،ضریب هوشی شما کاهش میابد و در نتیجه کارهایتان را به درستی انجام نمیدهید
○ همچنین شما تصمیماتی با نتیجه های کوتاه مدت و با تاثیرات کم خواهید گرفت
یک مغز ترسیده ؛ فقط می خواهد زنده بماند
اگر بترسیم ، مغز ما به طور خودکار به حالت بقا می رود و فقط به زنده ماندن اهمیت میدهد .
مغز در این وضعیت تمام بدن ما را در حالت هشدار قرار می دهد ، به طوری که ما به سرعت واکنش نشان می دهیم اما بدون فکر ، مثل مواجه شدن کاملا اتفاقی با یک خرس وحشی .
مغز ترسیده به منظور زنده نگه داشتن ما ، مناطقی ازخودش را که برای برنامه ریزی بلند مدت خدمات ارائه میکنند ؛ مسدود میکند و در آن هنگام فقط زنده نگه داشتن ما برایش در اولویت است نه چگونه زنده بودن .
[به عبارت دیگر ، در وضعیت ترس ، مغز ؛ انسان را مجبور میکند به هر شرایطی (ولو احمقانه)تن بدهد یا از هر روشی (حتی جنون آمیز)استفاده کند تا از مرگ نجات پیدا کند . این یعنی مغز در اینگونه مواقع اصلا نمیتواند منطقی فکر کند و فقط بدنبال کمیّت زندگی است نه کیفیت آن . مثل کسی که در مواجهه کاملا اتفاقی و غیر منتظره با یک خرس وحشی ، فقط به فکر نجات جان خود است و هنگام فرار ، دیگر به پاره شدن لباسش ، گم شدن تلفن همراهش و یا حتی شکستن دست و پایش فکر نمیکند ، یا شاید بهتر است بگوییم اصلا نمیتواند فکر کند ]
بله، ترس ما را احمق می کند
با ترس، ما عمدتاً با دیدگاهی کوتاه مدت و کوته بینانه تصمیم می گیریم . بله این یک واقعیت است ؛ ترس ما را احمق می کند.
بدتر از آن ، هرچه مضطرب تر باشیم ، حل انواع وظایف برای ما دشوارتر می شود و ضریب هوشی ما کاهش می یابد .
چگونه از حالت ترس خارج شویم !؟
سعی کنید عادت های قدیمی خود را کنار بگذارید
و به جای صحبت مداوم در مورد ترس ها و مشکلات،بیشتر در مورد فرصت ها و راه حل ها صحبت کنید .
اگر ما جسورانه درها را باز کنیم و در باره دغدغه هایمان گفتگو داشته باشیم ، ترس هیچ شانسی ندارد ؛
چون باگشودن درها خواهیم دید ؛
هیچ خرس وحشی ای درکار نیست …